نجوا با پدر
پدر خوبم سلام باز لحظه ي ديدار فرا رسيد , باز هم فرصت گفتن فراهم گشت ! باز آمدم تا راز دل به تو بگويم پدر خوبم ! به هنگام هجرت تو نوزادي بيش نبودم و هيچ به ياد ندارم امروز سال ها از هجرتت گذشته است و براي من قرن ها!
نجوا با پدر
پدر خوبم سلام باز لحظه ی دیدار فرا رسید , باز هم فرصت گفتن فراهم گشت ! باز آمدم تا راز دل به تو بگویم پدر خوبم ! به هنگام هجرت تو نوزادی بیش نبودم و هیچ به یاد ندارم امروز سال ها از هجرتت گذشته است و برای من قرن ها! امروز من دیگر بزرگ شده ام به حدی که وصیت نامه را می فهمم , خوب و بد را, دوست و دشمن را , پدر جان! گفته بودی به دخترم بگویید به مسافرت رفته ام و به او بگویید از سفر باز خواهم گشت پدر عزیزم ! کسی به من نگفت که تو به مسافرت رفته ای و زیباترین هدیه ها را برایم به ارمغان می آوری کسی به من نگفت تا بزرگ نشوی پدرت نمی آید! به من واقعیت را گفتند : گفتند که به خاطر دفاع از دین خدا هزار گلوله ی دشمن سینه ی پدرت را نشانه رفتند و گفتند موشک های دشمن انگشتان پدرت را در سومار , دست های پدرت را در دشت عباس , پاهای پدرت در موسیان, سینه پدرت را در شلمچه , چشمان پدرت را در هویزه , هنجره ی پدرت را در تنگ الله اکبر , خون پدرت را در بهمن شیر و قلب پدرت را در خیبر هدف گرفتند , پدر مهربانم ! قلب کوچکم از همان ابتدا ترک برداشت و نفرتی همیشگی از تجاوز دشمنان دین و ظلم جهانخواران در آن ریشه دوانید پدر فهمیدم چند سال بعد خیلی چیزها را فهمیدم ! فهمیدم چرا عکس تو را بزرگ کرده اند , فهمیدم که چرا مادر دیگر نمی خندد , چرا گونه های مادر بزرگ همیشه خیس است , چرا کمر پدر بزرگ خمیده است و اینکه چرا تو دیگر نمی آیی!... پدر عزیزم هر روز دفترچه خاطرات و نامه هایت را مرور کردم و با آلبوم عکست صمیمی شدم هر روز با قرآنت خدا را خواندم و بر سجاده ات سجده کردم و چفیه ات را بر گردن آویختم و انگشترت را بر دست نهادم و وصیت نامه ات را مشق شبم کردم ! پدر عاشورائیم! اما بدان که عطشناکی نهال نورس دلم را با نوران حقیقت همیشه عاشورا پیوند زده ام و دل را به ولی اعظم سپردم! و به امید بازگشت تو روزها را سپری کردم و شب ها را با خیال اینکه باز خواهی گشت و برای اولین بار در برابرت قرار خواهم گرفت شب ها را به صبح می رساندم همان طور که خود گفته بودی از سفر باز خواهی گشت پس بیا که:
چشم زینب به در است انتظار پدر است
زینب توحیدی راد