جبهه فرهنگي مكتب عاشورا
سازمان زنان انقلاب اسلامي منطقه 20
صفحه ها
آمار وبلاگ
تعداد بازديد ها : 373088
تعداد نوشته ها : 1066
تعداد نظرات : 45



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
درباره وبلاگ
آیا می دانیددلیل اینکه شما الان با آرامش و امنیت کامل ،این متن ها رومیخونید از جان گذشتگی هزاران شهیداست ؟ این ابر مردان را فراموش نکنیم . . . شادی روح حضرت امام(ره) و 15000شهیدولایت مدار استان فارس ** صلوات** شماره واتساپ: 09399195776

گوشه اي وصيت نامه شهيد محمدعلي خواجه از شهداي بهداري

((آرزويم اين بود كه دريكي ازاين دو راه شهيد شوم :

 1- بوسيله راكت دشمن طوري متلاشي شوم تاتمام سلولهاي بدنم درمحدوده اي پخش گردد وبعد از آن باران شديدي ببارد تاآن سلولهادرسطح خشكي وآبي گسترش يابد وفرداي قيامت هنگامي كه صدايم زدند سلولهايم هركدام مستقلا بر جهانخوران فرياد زند وآواي عدالتخواهي سردهند تاتمام ملكوت آسماني بحال ما انسانهاي عدالت خواه غبطه خورده وگريان شوند.

 2- يابوسيله آتش دشمن بسوزم وخاكستر شوم؛بادشديد بوزدوخاكسترم را درجهان پراكنده كندتامانند صحنه اولي درفرداي قيامت مثمر ثمر باشم.





1392/9/30 11:6
(0) نظر

فرازي از وصيت نامه شهيد جهانگير رحماني(از شهداي بهداري سپاه فجر)

شرافتمندترين مرگها شهادت در راه خداست من نيز مرگ در اين راه را  انتخاب كردم و به جبهه ميروم تا بتوانم خودم را بيشتر بسازم وتزكيه نفس كنم.





1392/9/30 11:4
(0) نظر

فرازي از وصيت نامه شهيد محمد مروتي(از شهداي بهداري سپاه فجر)

اي پدر ومادرم آفرين به شما كه پسرت را به صحراي كربلا فرستاده تا پرچم حسين(ع) را بدست گيرد وخون خود را به پاي درخت اسلامبريزد تا جمهوري اسلامي پا بگيرد.


1392/9/30 10:58
(0) نظر

فرازي از وصيت نامه شهيد سيدمحمدكاظم ابراهيمي(از شهداي بهداري)

اكنون جهت آبياري نهال اسلام و احياي دين رسول الله(ص) و پيوستن به سرور شهيدان حسين(ع) روانه جبهه هاي نبرد شده ام تا اينكه توانسته باشم اداي حقي به مذهبم نموده باشم.




1392/9/30 10:55
(0) نظر

بي سيم چي  شهيد : سيد عمران فتاحي                       

تاريخ تولد :  04/11/1348                              

تاريخ شهادت : 13/12/1365

عضويت :   بسيجي        

محل شهادت : شلمچه كربلاي 5                    

محل تولد : اقليد استان فارس

قسمتي از وصيت نامه شهيد :

خدايا دوست  دارم وقتي كه تو را ملاقات مي كنم با ژيكر غرق به خون وتكه تكه باشم .

 خدايا دوست دارم بدون دست وپا وپيكر تكه تكه تو را ملاقات كنم .

 خدايا ترسم مي آيدكه روز قيامت شد كه در جوار پيامبر (ص)ومعصومينت با بدن سالم باشم .

 خدايا ترس دارم كه حسين (ع)سر نداشته باشد ومن سر داشته باشم .

 عباس دست نداشته باشد من دست داشته باشم اكبر بدنش تكه تكه باشد ومن بدنم سالم باشد.


1392/9/30 10:49
(0) نظر

بي سيم چي  شهيد : رضا پور خسرواني

تاريخ تولد : 17/3/1342     

تاريخ شهادت :21/11/1364       

عضويت :  پاسداررسمي

محل شهادت : فاو -والفجر 8

محل تولد : شيراز

مسئوليت :جانشين مخابرات لشكر 19 فجر

قسمتي از وصيت نامه شهيد :

 بترسيد از خطاهاي خودتان كه هرچه اين خطاها زيادتر شود امكان آن رود كه اميدتان نسبت به رحمت الهي كمتر شود .

 پس با هوش باشيد وراه آخرت را پيشه كنيد كه در قرآن در باره افرادي كه اين طريق را پيمودند چنين مي فرمايد :

 .....ومن يتق الله يجعل له مخرجا ويرزقه من حيث لا يحتسب .....هركه از خدا ترسيد وپرهيز كار شد خدا ره بيرون

 شدن از گرفتاري ها را بر او مي گشايد واز جائي كه گمان نبرد به او روزي عطا مي فرمايد .

 پس تصميم بگيريد كه هر چه چه هستيد برگرديد وفداي في الله شويد وغصه روزي نخوريد وبجاي دنبال دنيا رفتن

  بيش از حد از خدا بخواهيد كه وسعت در رزق به شما عطا فرمايد

 عزيزان دنيا را داشته باشيد اما منطبق كنيد اعمال دنيوي خود را با احكام شرعيه .

مواظب باشيد كه در مملكت امام زمان (عج)بايستي همه از منتظران ظهر آقا باشند. (انشاالله )


1392/9/30 10:46
(0) نظر
بي سيم چي ودانشجوي شهيد : سيد محمد شعاعي تاريخ تولد : 23/3/1345 تاريخ شهادت :11/02/1365 عضويت : بسيجي محل شهادت : فاو - جاده ام القصر - سه را شهادت محل تولد : شيراز ( تك فرزند خانواده )
قسمتي از وصيت نامه شهيد :مادرم :در تشييع جنازه ام مردم محبت دارند شركت مي كنند نمي گذارندتنها باشي دلها بسوزد براي آن شهيدي كه پيكر بي سرش سه روز وسه شب در صحراي كربلا افتاده بود مادرم اگر خواستي گريه كني برو شريك غم ام البنين باش او كه پس از واقعه كربلا گفت ديگر مرا مادر پسران نخوانيد چون ديگر پسري نداشت تو هم ديگر پسر نداري وچه خوب وجه اشتراكي داريد آري مادرم هروقت دلت گرفت وياد فرزند افتادي برو در مجلس فرزند زهرا (س )شركت كن كه زهرا داغ بسيار ديده ودلي پر درد وجانكاه از پهلوي شكسته دارد اما مادرم دوست دارم در عزايم همچون مادر وهب كه سر فرزندش را بسويدشمن پرتاب كرد وگفت چيزي كه در را ه خدا داده ام پس نمي گيرم تو نيز چون او مقاوم واستوار در مقابل منافقين وآنهائي كه ممكن استبيايند وبا سخنان نيشدار دل تورا درد بياورند ا صبر وبردباري خود ايستادگي كن .


1392/9/30 10:40
(0) نظر
دوچيز بودكه خيلي عليرضا را تحت تاثير قرار ميداد يكي نام مبارك آقا اباعبدالله (ع) كه با شنيدن نام اين بزرگوار به شدت منقلب ميشد و ديگر "حي علي خير العمل اذان".
وقتي اين جمله را مي شنيد گويي دعوت نامه اي به دستش رسيده بود كه او را به كوي معنوي دعوت ميكرد ، سر از پا نميشناخت.
1392/9/30 8:56
(0) نظر
كلام شهيد:
كافي نيست انسان ستمگر نباشد بلكه لازم است از ستمديدگان نيز دفاع كند شهيد بهنام يوسفي
خاطره:
هر هفته مي آمد ، يا حداكثر ده روز يك بار. از اول خط سنگر به سنگر مي رفت. بچه ها را بغل مي كرد و مي بوسيد. ديگر عادت كرده بوديم.يك هفته كه مي گذشت ، دلمان حسابي تنگ مي شد.
خاطره اي از زندگي شهيد مصطفي چمران

1392/9/30 8:32
(0) نظر

يا غياث المستغيثين! مي‌دانى كه فقط به خاطر رضاى تو به جبهه آمده و فقط براى يارى دين، از خون خود گذشتم. پس خودت در روز محشر گواه من در پيش فاطمه(س) باش تا جواب سلاممرا بدهد.خدايا! ترا به پهلوى شكسته زهرا(س) سوگند مى‏دهم كه مرا به خاطر معاصي‌ام رسوا نكنى. و به لطف و كرمت از من درگذرى و در قيامت، شهداى كربلاو اهل بيت(ع) را شفيع ما قرار بده.

فرازي از وصيت‌نامه شهيد حميدرضا مساح شوكت آباد
1392/9/28 10:28
(0) نظر
X