يا غياث المستغيثين! ميدانى كه فقط به خاطر رضاى تو به جبهه آمده و فقط براى يارى دين، از خون خود گذشتم. پس خودت در روز محشر گواه من در پيش فاطمه(س) باش تا جواب سلاممرا بدهد.خدايا! ترا به پهلوى شكسته زهرا(س) سوگند مىدهم كه مرا به خاطر معاصيام رسوا نكنى. و به لطف و كرمت از من درگذرى و در قيامت، شهداى كربلاو اهل بيت(ع) را شفيع ما قرار بده.
براي منفجر كردن يه پل به عمق مواضع دشمن رفته بوديم
بستن مواد منفجره تا اذان صبح طول كشيد
چند تا سرباز عراقي رو پل بودن كه مجيد وايساد نماز و شروع كرد بلند بلند نماز صبح خوندن
چند بار به پاش زدم كه آروم تر ولي صداشو كم نكرد
بعد از نماز گفت : «نماز صبحو بايد بلند خوند ، چرا ميترسيد ؟ خدا گوشاي اونا رو كر ميكنه!»
هديه به شهيد عبدالمجيد آزادي صلوات
از كتاب همسفر تا بهشت - خاطرات شهداي فارس
برف سنگيني آمده بود و هوا حسابي سرد بود
سيد رو با يه دبه 10 ليتري تو صف نفت ديدم
گفتم سيد تا 40 ليتر هم ميدن چرا دبه كوچيك؟
گفت: « همين 10 ليتري هم نيازمونو برطرف ميكنه ، باشه برا كسايي كه بيشتر نياز دارن »
هديه به شهيد سيد علي محمد فرصتيان صلوات
از كتاب همسفر تا بهشت - خاطرات شهداي فارس
شهيد حاج محمود ستوده
تولد : ۱۳۳۶ _ استان فارس ، شهرستان فسا
سمت : قائم مقام لشكر ۳۳ المهدي (عج)
شهادت : ۲۵/۱۲/۱۳۶۳_ عمليت بدر
آزادي قدس از صدا و سيما آمده بودند براي مصاحبه.حاج محمود مصاحبه نمي كرد اما وقتي حاج جعفر اسدي به ايشان دستور داد، حاج محمود اطاعت امر كرد.
بعد از طرح چند سوال در آخر مصاحبه گزارشگر از حاج محمود سوال كرد:اگر جنگ تمام شود شما چه ميكنيد؟
حاج محمود گفت:اگر ما در جنگ پيروز شويم و عراق را از دست بعثيون آزاد كنيم به سمت هدف اصلي خود ميرويم،هدف ما آزادي قدس است و تا روزي كه زنده باشيم به دنبال آزادي قدس شريف هستيم.
من با شهادت عروسي كردم؛ حجلهمان سنگرم بود، و شيريني و نُقلهايمان باران گلوله و تركش بود. اي مادر مهربانم، در آخر، من با خون سرخم سند اين عروسي را امضا كردم.مادرجان، در ميان آتش و دود، باروت و گلوله، عروسيم انجام گرفت. مادر خوبم، ايمان داشته باش كه بزودي ثمرة اين وصلت خدايي را خواهي ديد: فرزند ما آزادي است، آزادي، آزادي، آزادي.