نكند قرآن را فراموش كنيد. هيچ وقت گول نخوريد. مواظب باشيد.

شهيد محمدحسن قلى زاده

خاطره: برادرم هردومان را خوب مي شناخت. آمد به من گفت: «زندگي كردن با مهدي خيلي سخته ها، صفيه.» گفتم: «مي دونم.» گفت: «مطمئني پشيمان نمي شوي؟» با اطمينان كامل گفتم: «بله.» شايد فكر مهريه هم از همين جا توي ذهنم شكل گرفت كه بايد ساده باشد. آن قدر ساده كه هيچ كس نتواند فكرش را بكند. مهدي هم به همين فكر مي كرد. وقتي گفت: «يك جلد كلام الله و يك قبضه كلت» شادي در چشم هاي هردومان و در سكوتي كه پيش آمد، موج زد.شهيد مهدي باكري